آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۲۹۶

۱

مرا حدیث شکفتی است در کمال غرابت

که از گدای طریقت بشه رسید مهابت

۲

بکوی عشق عجب میکنی زعجز سلاطین

گدای او بشه از عجز کرده شد زغرابت

۳

نثار خاک در دوست میکند دو جهانرا

دعای عاشق صادق اگر کنند اجابت

۴

بیک مناظره عشق مانده است فلاطون

مگو که رای حکیمان بود قرین اصابت

۵

چه غم که عاشق تو زنده پوش بیسرو پاشد

فروغ عشق بس او را پی دلیل نجابت

۶

بود چه بار گران بار عشق روی تو یا رب

که کوه تاب نیاورد با هزار صلابت

۷

زدیدنت برقیبان چسان حسد نبرم من

که دل بدیده حسد میبرد زفرط رقابت

۸

برغم غیر زد آشفته جامی از می وصلت

دعای خسته‌دلان می‌رسد گهی به اجابت

۹

علی است نایب اول ولیک صادر دوم

به غیر عشق که دارد به جای عقل نیابت

تصاویر و صوت

نظرات