آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۳۲

۱

داده دو ترک تو صلا باز سپاه ناز را

تا که بخاک و خون کشد عاشق نو نیاز را

۲

آهوی دشت عشق را شیر اسیر دام شد

صعوه کوه تو درد سینه شاهباز را

۳

طایف کعبه بنگرد گر بحریم معنوی

گرد مقام کوی تو طوف بود حجاز را

۴

آشفته پاکباز شو این ورق دغل بنه

چند بششدر افکنی رند قمارباز را

۵

روی بهر طرف کنم قبله اهل دل توئی

شاید اگر بشش جهة فرض نهم نماز را

۶

ترک ستم شعار من بو که شوم اسیر تو

ترک مکن خدای را غارت و ترکتاز را

۷

مویه سزاست بعد از این راست روان پارس را

ریخت چو در عراق خون پادشه حجاز را

تصاویر و صوت

نظرات