
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۳۲۶
۱
یکدم آنرا که فراغت زدو عالم باشد
گر بکف جام سفالین بودش جم باشد
۲
آدم آنست که بر سیرت و خلق بشر است
آدمیت نه همین صورت آدم باشد
۳
دوری از نوع بنی آدم از آن میجویم
که ندیدم یک ازین طایفه محرم باشد
۴
دیو نفس ار بکشد آدم و شهوت بنهد
میتوان گفت کز ارواح مکرم باشد
۵
مختلط بودن با خلق و ملوث نشدن
در جهان بر نبی و آل مسلم باشد
۶
نبود سیرت و اخلاق سلیمان اورا
اهرمن را بکف ار چند که خاتم باشد
۷
دمی از عشق مکن غفلت و غافل منشین
که همه عیش جهان بسته باین دم باشد
۸
طالب لیلیم آشفته چو مجنون در دشت
وحشی آسا زبنی آدمم ازرم باشد
۹
لیلی ما که بود شیر خدا مظهر حق
که طفیلی درش آدم و عالم باشد
نظرات