آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۳۵۶

۱

خامه تا نقش تو مصور کرد

عشق بر حسن تو نماز آورد

۲

همچو شیطان رجیم شد زازل

هر که بر خاک پات سجده نکرد

۳

با تو زهر مذاب شیرین است

بی تو قند و شکر نشاید خورد

۴

صدف بحر صنع را نازم

کاینچنین گوهر ثمین پرورد

۵

گر زخار مژه نیندیشی

دیده فرشی براه تو گسترد

۶

همه دلها گریخت در مویت

چشم مست تو بسکه عربد کرد

۷

روی دلدار کی عیان بینی

تا نخیزی تو از میان چون گرد

۸

قول ناصح چو باد و عشق آتش

آتشم کی زبان گردد سرد

۹

آدمی کاو نه دوستدار علیست

آدمی روست نی زنست و نه مرد

۱۰

طایف کعبه بی ولای علی

گو بگرد مقام و رکن مگرد

۱۱

دل آشفته راست درد دوا

گو بمیرد طبیب از این درد

تصاویر و صوت

نظرات