
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۳۷۶
۱
اگر آن ترک سیهچشم به شیراز آید
بختِ برگشتهٔ عُشّاق ز در باز آید
۲
هر که منصورصفت جا به سر دار گزید
در میان صف عشاق سرافراز آید
۳
هر کجا ماهرخی چهره فروزد چون شمع
دل سراسیمه چو پروانه به پرواز آید
۴
در جنون نیک سرانجام بود چون مجنون
هر که در مکتب عشق تو زآغاز آید
۵
نشنوی وصف گل الا به چمن از بلبل
گرچه هر مرغ در این فصل نواساز آید
۶
به هوای گل رویت همه شب مرغ دلم
همره مرغ سحرگاه به آواز آید
۷
خون بسی خورد دل و کرد نهان قصه عشق
میندانست که چشم تر غماز آید
نظرات