آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۴۲۱

۱

آمد رمضان و در میخانه ببستند

پیمانه چو پیمان نکویان بشکستند

۲

بی پرده سویکعبه بتم جلوه گر آمد

سکان حرم شاید اگر بت به پرستند

۳

درد دل خسته بکه گوئیم خدا را

کاین نوش دهانان دل عاشق بخستند

۴

شیخت بکمین است بکش پرده که دایم

لبهات می آلوده و چشمان تو مستند

۵

دامیست گره در گره این طره خوبان

خرم دل آنان که از این دام بجستند

۶

دیدند بهشتی رخ و خال تو چو زهاد

هندو صفت از شوق بر آتش بنشستند

۷

بستند در میکده شهر خدا را

ایدست خدا باز کن آن در که ببستند

۸

امکان چو حبابند و تو خود بحر محیطی

یک موج بزن تا که نگویند که هستند

۹

در رشته مهر علی آنانکه اسیرند

آشفته صفت از همه آفاق برستند

تصاویر و صوت

نظرات