
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۴۶۰
۱
معاشران دغل صاف عشق مینوشند
به تکپرده اصحاب راز میکوشند
۲
نه صاحبان نظر راست بینشی کامل
لباس عشق هوسپیشگان چه میپوشند
۳
صبوصفت به فغان مدعی ولی عشاق
چو خم لبالب و در جوش صاف و خاموشند
۴
به کیش اهل هوس کامجویی است روا
که عاشقان تو از یاد خود فراموشند
۵
مده شراب به مستان عشق ای ساقی
که این گروه از آغاز مست و مدهوشند
۶
ز هوشمندی خود ای حکیم مغروری
نه آن دو جادوی عیار رهزن هوشند
۷
همه اسیر چو آشفته در خم مویی
کدام سلسله این قوم حلقهدرگوشند
۸
چه کم ز تو اگرت عیبجو بود منکر
تو آفتابی و این کوردیدگان موشند
۹
تو شاه کشور معنی علی و مظهر حق
که بندگان تو با پادشاه همدوشند
نظرات