
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۴۷۸
۱
گر اهل عقل کار به تدبیر بستهاند
دیوانگان مدار به تقدیر بستهاند
۲
بر کف نهاده ما سر تسلیم پیش دوست
گر عاقلان قرار به تدبیر بستهاند
۳
ما خوانده سر عشق ز رخسار نیکوان
قومی اگر به مصحف و تفسیر بستهاند
۴
چندین اثر که گفته حکیمان در آب رز
تا بر شراب عشق چه تأثیر بستهاند
۵
ایمان و کفر سبحه و زنار نیست نیست
بر خود عبث عبادت و تکفیر بستهاند
۶
همچون که خضر زنده آب بقا بود
جانهای عاشقان بدم تیر بستهاند
۷
چشمان سحر ساز تو از طره رسا
آشفته را به دام و به زنجیر بستهاند
۸
ما را نظر به دست خدا مرتضی بود
مردم دل ار چه بر کرم پیر بستهاند
نظرات