آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۵۰۵

۱

شمع گر هر نفسی انجمنی بگزیند

چشم پروانه بجز پرتو او کی بیند

۲

مور خط بر لب شیرین تو گر کرده هجوم

مور گو خوشه ای از خرمن حسنت چیند

۳

زآشیان بلبل شیدا چو پرافشان گردد

حاش لله که بجز با گل خود بنشیند

۴

قطره پیوست چو با بحر و چو ذره با مهر

نسزد گر خودی خود زمیانه بیند

۵

روح آشفته که ازخاک درت پرورده

گرد تن تا نفشاند بدرت ننشیند

۶

سر سپرده به تو درویش تو ای دست خدا

به ولایت که اگر جز تو ولی بگزیند

تصاویر و صوت

نظرات