آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۵۷۷

۱

بحث حکمت چه می‌کنی برخیز

دفتر معرفت در آب بریز

۲

نام اغیار ذکر آن لب نوش

ما هواخواه شهد زهرآمیز

۳

چهره او ز زلف غالیه بود

زلفکانش به ماه عنبر بیز

۴

در خرابات رفتم و دادم

دفتر زهد و خرقه پرهیز

۵

عشق چون در مصاف پنچه گشاد

عقل مسکین نداشت پای ستیز

۶

همچو روباه پیش پنجه شیر

سر قدم کرد و جست راه گریز

۷

تشنگان وصال جانان را

می‌دهد آب نوک خنجر تیز

۸

راست‌کیشان به طوف میخانه

شیخ با سر دوان به راه حجیز

۹

تلخ‌کامم بکشت چون فرهاد

عشق شیرین‌لبان شورانگیز

۱۰

خواهی آشفته گر علاج جنون

دل به زنجیر زلف یار آویز

۱۱

رشته زلف اوست حبل الله

که نجاتت دهد ز رستاخیز

تصاویر و صوت

نظرات