
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۵۸۰
۱
شب قدر است این یا صبح نوروز
که کوکب سعد گشت و بخت فیروز
۲
نباشد در شب قدر این سعادت
ندارد این صباحت صبح نوروز
۳
بشیر از مصر میآرد بشارت
که کنعان نور دیگر دارد امروز
۴
ز نو آتشکده از پارس برخاست
بشارت بر به پیر آتشافروز
۵
دل ار نالد شبی در دام زلفت
نگیری خرده از مرغ نوآموز
۶
سلامت بگذر ای زاهد سلامت
چه میخواهی ز عشق عافیتسوز
۷
بگیرم گوش از گفتار ناصح
اگر گوید ز خوبان دیده بردوز
۸
رسید آن برق عالمسوز از راه
برو چندان که خواهی خرمن اندوز
۹
نورزی غیر عشق آل طه
طریق عشق زآشفته بیاموز
نظرات