
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۵۹۵
۱
نبرد ره به کوی لیلی کس
گر نگردد دلیل راه جرس
۲
هر کجا با شکر کنم خلوت
انجمن گردد از هجوم مگس
۳
عشق سرکش بعقل شده چیره
دین و دل گو ببند راه نفس
۴
دزد بر شحنه چون شود حاکم
کی بیندیشد از هجوم عسس
۵
پرتو شمع تو بجانها کرد
با کلیم آنچه کرد نور قبس
۶
میروی تند و نیست دسترسی
تا نگهدارمت عنان فرس
۷
چه گواه آرمت بخون ریزی
شاهدم پنجه نگارین بس
۸
نکهت گل تو را سزد جامه
نه که گل پس چه میکنی اطلس
۹
تو مگر نور شمع لم یزلی
که زبان شد بوصف تو اخرس
۱۰
گلشنت را خسی است آشفته
باغبانا مران زباغت خس
نظرات