
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۶۰۶
۱
ساقیا مستند چشمانت دمی هشیار باش
خواب میآرد فسون غمزهات بیدار باش
۲
عقل بر دین میکند ترغیب و عشق او به کفر
کفر عشق اسلام دان و ز عقل و دین بیزار باش
۳
لعل او دارد مسیحایی نهان در زیر لب
ای دل من مرده وای چشم او بیمار باش
۴
لعل قد او ببین سنگست لعل سرو چوب
بنده لعل سخنگو سرو خوشرفتار باش
۵
چند ای موسی سینا روی با جد و جهد
گو بیا در طور عشق و طالب دیدار باش
۶
من که در بیتالحزن یعقوبوَش افتادهام
صدهزاران یوسفم گو بر سر بازار باش
۷
خواهشی آشفته چو گل گر بشکفتی در باغ خلد
در گلستان ولای مرتضی گو خار باش
نظرات