آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۶۱۵

۱

عام است پیر میکده ما کرامتش

مطرب بخوان تو فاتحه بهر سلامتش

۲

یکعمر بیش صرف وفای تو کرده ایم

ای بیوفا بگو زکه گیرم غرامتش

۳

آنرا که احتمال وصالی بود بعشق

آسان بود تحمل بار ملامتش

۴

آن مشتری خصال گرت هست در وثاق

از مشتری چه خواهی و از استقامتش

۵

صد جوی خون زدیده رود در کنار اگر

زیب کنار غیر بود سرو قامتش

۶

بیهوده صرف مهر بتان گشت عمر ما

آوخ زدرد عاشقی و از ندامتش

۷

آشفته میرود که شود خاک در نجف

کآسودگی دهند ز هول قیامتش

تصاویر و صوت

نظرات