آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۶۳۶

۱

هلال غرّه شعبان ز چرخ کرد طلوع

به پیش جام و صراحی برد سجود و رکوع

۲

قعود یار پری رو قیام شاهد مست

به اهل حال فزاید فزون خضوع و خشوع

۳

ز خاک میکده گو تا برد حیات ابد

سکندر ارچه زآب خضر بود ممنوع

۴

نوای مطرب عشاق راست زد تکبیر

منه به جانب محراب عشق روی خضوع

۵

فغان کند دل شیدا ز دیدن رویت

بلی به ناله برآید چو دید مه مصروع

۶

به حیرتم که به سبعین هجر چون ماندم

مرا که بی‌تو نبودی قرار در اُسبوع

۷

شکر ز دست رقیبم چو حنظل است به طبع

ز دست دوست بود زهر چون شکر مطبوع

۸

چو شمع پا به جا ایستاده‌ام در بزم

مکن تو خدمت جان باختن به کس مرجوع

۹

نظر به لاله‌رخان لیک چشم دل با تست

که عکس‌ها همه دارند سوی اصل رجوع

۱۰

چه جای پرتو شمع است و تابش اختر

چو آفتاب حقیقت کند ز شرق طلوع

۱۱

اصول مطرب و مدح علی بس آشفته

ز من مپرس تو ای شیخ از اصول و فروع

تصاویر و صوت

نظرات