آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۶۴۳

۱

مدتی بستم لب از گفتار عشق

تا نگویم با کسی اسرار عشق

۲

لاجرم سر انا الحق فاش شد

میروم منصور وش بر دار عشق

۳

عاشق از کس راز نتواند نهفت

کازجبینش ظاهر است آثار عشق

۴

آتش نمرود نبود هوشدار

گو خلیلا پا منه در نار عشق

۵

میل گلشن هرگزت نبود دلا

گر خلد در پای جانت خار عشق

۶

مشتری گو جان بیاور کامده

یوسفی در جلوه در بازار عشق

۷

گر نبخشاید طبیب عاشقان

کی شفا جوید زکس بیمار عشق

۸

هر چه را بینی عیاری کرده اند

صیرفی کو تا کند معیار عشق

۹

حیرتم از کار نساجان صنع

کاز چه میبافند پود و تار عشق

۱۰

عشق اقدس مرتضی و عاشقان

غافلند از قدر و از مقدار عشق

تصاویر و صوت

نظرات