آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۶۷۸

۱

همچو یعقوب ز نو مصلحتی ساخته‌ام

تازه نرد نظری با پسری باخته‌ام

۲

به هواداری آن طرفه غزال چینی

دام در رهگذر آهویی انداخته‌ام

۳

تا چه آید به من آخر ز هوسناکی دل

که به گل بلبل و بر سرو سهی فاخته‌ام

۴

گر بتازد به سرم لشکری از جا نروم

تا علم بر سر میدان تو افراخته‌ام

۵

گفتم ابرو به رخت یا که کمانی‌ست به خم

گفت نه تیغ که بر مهر و به مَهْ آخته‌ام

۶

تا که نقش علی آشفته به دل صورت بست

خانه زاغیار به صد جَهْدْ بپرداخته‌ام

تصاویر و صوت

نظرات