آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۷۴

۱

نوبهار است و عروس گل کشید از رخ نقاب

رخت عیش از کاخ اندر باغ آور با شتاب

۲

عندلیب از شاخ گلبانگ صبوحی می‌زند

یعنی از غفلت برون آیید از مستان خواب

۳

من غزل‌خوان تو بلبل نغمه‌سنج از گل به باغ

چنگ مطرب در رباب و جام ساقی پرشراب

۴

شاهد گلزار بی‌پرده است میْ ده ساقیا

تا مگر پرده‌نشین من درآید بی‌حجاب

۵

شاخ طوبی در بر بالای رعنای تو خم

آب کوثر پیش لعل می‌پرست تو سراب

۶

با مدادی عنبرین نقاش شیرین کار صنع

زد رقم بر آن گل رخسار خط انتخاب

۷

تیر اگر بارد ز دیدار بتان دیده مدوز

تیغ اگر آید ز میدان نکویان رخ متاب

۸

تا نگریم من نخندد غنچه آن لعل لب

آری آری خنده گل باشد از اشک سحاب

۹

نیست حایل نه حجابش پیش چشم حق‌شناس

هرکه چون آشفته بیند روی شاهد بی‌نقاب

۱۰

ز ما تو بی‌سبب ای آفتاب روی متاب

که هست ماه رخت شمع محفل اصحاب

۱۱

ز بیم نرگس فتان تست پرده‌نشین

نه اینکه فتنه آخر زمان بود در خواب

۱۲

حدیث شوق تو را می‌نگاشت نیست عجب

اگر به جای مداد از قلم چکد خوناب

تصاویر و صوت

نظرات