آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۷۴۵

۱

هر که در میکده عشق شد امروز مقیم

نیست فردا بدلش آرزوی باغ نعیم

۲

گر بپاداش عمل دوزخیم من چه عجب

بنشان آتش هجران که عذابیست الیم

۳

گو شفاعت نکند مست مرا زاهد شهر

بر سر خوان لئیمان نرود مرد کریم

۴

خوی بدرا نشود یار مگر مرد غیور

حسن را بار کشی نیست مگر عشق سلیم

۵

گنه هر دو جهان خاص من ار شد غم نیست

که خداوند کند عفو بالطاف عمیم

۶

بیم و امید زحقست مرا باده بیار

که مرا نیست از این خلق نه امید و نه بیم

۷

بود آشفته هواخواه حسین شاه حجاز

که سرو جان به ره دوست نموده تسلیم

تصاویر و صوت

نظرات