
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۸۰
۱
چیست آن رخساره در مشکین نقاب
دل دل شب مینماید آفتاب
۲
زلف چون چوگان رستم در مصاف
تیر مژگان ناوک افراسیاب
۳
در زنخدان چاه دارد یوسفم
بر سر چه طره اش مشکین طناب
۴
توسن نازت بود در زیر زین
من کنم از حلقه چشمت رکاب
۵
دائمت با غیر هستی مهربان
باری از من کم مکن خشم و عتاب
۶
مهر و مه با تو چو ذره پیش مهر
سلسبیلت بالبان موج سراب
۷
خسروان از عهد آدم تاکنون
بنده و تو خسرو مالک رقاب
۸
بوترابی و به کویت بارها
عرش گفته لَیتَنی کُنتُ تُراب
۹
چون حساب حشر با حیدر بود
غم مدار آشفته از روز حساب
نظرات