آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۸۰۵

۱

ز بس شاگردی عشقت به مکتب‌خانه‌ها کردم

به درس عشق چون مجنون به عصر خویش استادم

۲

ز موج اشک پی در پی گسسته لنگر صبرم

سکون در دل کجا ماند که بر آبست بنیادم

۳

مناز ای باغبان از سرو آزادت نیم قمری

که من با بندگی قامتش از سرو آزادم

۴

به کوثر نیستم محتاج و تشنه نیستم فردا

به کوی می‌فروشان تا که کرده خضر ارشادم

۵

ز هول عرصه محشر ندارم اضطراب ای دل

کند پیر خرابات ار به یک جرعه می امدادم

۶

ثناخوان علی آشفته و درویش مدحت گر

گدای درگه حیدر نه ابدال و نه اوتادم

تصاویر و صوت

نظرات