
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۸۲۹
۱
ای ماهروی خرگهی ای صاحب تاج مهی
تو باغ خوبی را بهی ما نیز هم بد نیستیم
۲
گر میسراید بلبلی در باغ و بستان بر گلی
باید شنید ای گل ولی ما نیز هم بد نیستیم
۳
بلبل کند غوغا و بس گر گل شود رعنا و بس
این واله آن زیبا و بس ما نیز هم بد نیستیم
۴
شور تو در هر مجلسی نام تو ورد هر کسی
دارند سودایت بسی ما نیز هم بد نیستیم
۵
مه کی خرامد در زمی حوری نژاد از آدمی
تو چشم جان را مردمی ما نیز هم بد نیستیم
۶
در کاخ ناید سرو بن خورشید کی گوید سخن
کو سرو و مه دعوی کن ما نیز هم بد نیستیم
۷
در نیکوئی افسانه ای از آشنا بیگانه ای
چون شمع در هر خانه ما نیز هم بد نیستیم
۸
ای غیرت شمع چگل ای ماورای آب و گل
ای آرزوی جان و دل ما نیز هم بد نیستیم
۹
نوح است با تو گر قرین آدم بکویت ره نشین
آشفته ات مدحت گزین ما نیز هم بد نیستیم
نظرات