آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۸۴

۱

چه شکر گویمت ای بخت کارساز امشب

که آمدم ببر آن یار دل نواز امشب

۲

بناز آمد و بنشت و گفت خیز و بسای

بشکر چهره بدرگاه بی نیاز امشب

۳

چو هست دامن یارت بدست و جام شراب

مکن زشنعت اغیار احتراز امشب

۴

حریف الفتی اظهار کلفتت بیجاست

مپوش راز دل خود زاهل راز امشب

۵

شب مدیح علی خوشترست از شب قدر

بپرس این سخن از اهل امتیاز امشب

۶

قلاده سگ حیدر مگر به گردن یافت

که بینم آمده آشفته سرفراز امشب

تصاویر و صوت

نظرات