آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۸۵

۱

یا ندیمی هذه شیئی عجاب

قداتیت سائلان این الجواب

۲

در منی و نیستی در من عجب

عکس اندر آینه یا مه در آب

۳

تا به کی ای چشمه خضری نهان

تشنگان مردند در موج سراب

۴

جان پروانه مقیم کوی شمع

چشم حربا وقف روی آفتاب

۵

چون تویی کی گنجد اندر چون منی

کی بگنجد هفت دریا در حباب

۶

لیک فیضی گر نمی‌بیند ز بحر

کی تواند رشحه افشاند سحاب

۷

ما حجاب راه و بی‌پرده است یار

شعله‌ای کو تا بسوزاند حجاب

۸

از خمار زهد دارم بس صداع

ساقیا قم فاسقنی کاس الشراب

۹

یک شبم پیرانه سر بر در برت

تا به یاد آرم ز نو عهد شباب

۱۰

تشنه یک جرعه زان لعل لبم

العطش ساقی ز سوز التهاب

۱۱

با خلوص مرتضی زآتش چه باک

پاک‌تر زآتش برآید زر ناب

۱۲

کیست این مطرب که در پرده نواخت

ارغنون و بربط و عود و رباب

۱۳

بی‌طناب این خیمه نیلی به پاست

رشته مهر تو شد او را طناب

۱۴

لاجرم ذرات عالم یک‌به‌یک

ذره‌اند و مهر رویت آفتاب

۱۵

چون و چند آشفته در عشقش مزن

بس کن این ما و منی ما للتراب

تصاویر و صوت

نظرات