آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۸۶۴

۱

مطرب تو راه میزنی از ساز دلکشم

ساقی صفا دهد زمی صاف بیغشم

۲

تا تن زآب میکده عشق شسته ام

ماهی صفت در آب و سمندر در آتشم

۳

مردم همه زدید پری در جنون و من

دیوانه از ندیدن ماه پریوشم

۴

احرام طوف حج خرابات بسته ام

شاید اگر ببال ملک بسته مفرشم

۵

گفتم بزلف او زچه ای بیقرار گفت

در آتشم معلق از آنرو مشوشم

۶

ساقی شراب مجلسیان را بده که من

از چشم مست و باده لعل تو سرخوشم

۷

گوئی که جانم از تن افسرده میرود

هرگه زسینه ناوک دلدوز میکشم

۸

خالم کجا زششدر حیرت برون برد

آورده چون حریف دغل باز در ششم

۹

خواهم شدن بکون و مکان آستین فشان

آشفته وار گر قدح عشق در کشم

۱۰

گفتی گناهکاری و آتش مقام تست

مداح حیدرم تو مترسان زآتشم

تصاویر و صوت

نظرات