
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۹۲۸
۱
فخرت ای جم بجز از جام چه خواهد بودن
ور ندانی که سرانجام چه خواهد بودن
۲
گر در ایام جوانی نکنی عیش مدام
پس تو را حاصل ایام چه خواهد بودن
۳
دیدم آن دانه خال تو و دام خم زلف
غیر دل صید تو در دام چه خواهد بودن
۴
ای خوشا خلوت انس می و معشوق و سماع
عیش در انجمن عام چه خواهد بودن
۵
دید میخواره چو عکس رخ ساقی در جام
گفت مستانه که فرجام چه خواهد بودن
۶
غم ناکامی ایام مخور باده بیار
گر برآید زجهان کام چه خواهد بودن
۷
عاشقان را نبود نام بجز ننگ بگو
ننگ آشفته بجز نام چه خواهد بودن
۸
نبری نام علی زاهد خود بین بنماز
پس بگو آیه اسلام چه خواهد بودن
۹
گر بهنگام غزل مدح نگوئی زامیر
سخن و حرف بهنگام چه خواهد بودن
نظرات