
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۹۳۵
۱
ساقی شراب مجلسیان در پیاله کن
ما را به لعل باده فروشت حواله کن
۲
گه زسر باده پرستی اگر نه ای
لبریز شد چو جام نظر در پیاله کن
۳
خورشید می بماه قدح ریز و فیض بخش
خوان جهان زپرتو او پر نواله کن
۴
آفتاب چهره خوی افشان بصحن باغ
دامن پر از ستاره چمن پر زلاله کن
۵
این عمر رفته را بدل از جام باده گیر
چل ساله دفع غم زشراب دوساله کن
۶
راز کمند عشق کند عقل سرکشی
زنجیریش زطره مشکین کلاله کن
۷
مطرب بزن به پرده قانون نوای راست
از شور عشق گوش فلک پر زناله کن
۸
مدح علی بگوی مغنی بصوت خوش
باغ بهشت را بدو بیتی قباله کن
۹
آشفته گر کسی زتو پرسد نشان او
تعبیر نام دوست به لفظ جلاله کن
نظرات