
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۹۴۴
۱
نوروز عجم آمده و عید همایون
نوروز عرب ساز کن از پرده قانون
۲
شاید بنوائی برسانی دل عشاق
گر راست زنی رنگ بآهنگ همایون
۳
گلبانگ عراقی برد از راه حجازم
از مویه حصاری شده ام با دل محزون
۴
رخساره ضریری کند افیون و حشیشت
ای ساقی گلچهره بده باد گلگون
۵
هر چند زنم آتشم آن آب شررخیز
درده که بود جان و دل از آب تو ممنون
۶
زآن آتش جواله سیاه بیاور
تا سوزیم و آریم از دایره بیرون
۷
آن باده که سوزنده تر از آتش طور است
دلدار کند عرضه در او طلعت میمون
۸
زآن می که سلامت بردت تا کوی سلمی
زآن می که کشد لیلی از حی سوی مجنون
۹
آشفته کشد زآن می سرمست بگوید
مدح علی عالی آن مظهر بیچون
نظرات