
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۹۵۲
۱
مرحبا ای سحاب درافشان
ای زتو آب در در عمان
۲
مردگان از تو زنده همچو مسیح
جسم پوسیده از تو یافت روان
۳
کوری موش سیرتان بخیل
برف چون آرد ریزی از انبان
۴
گواز انبار رایگان برجو
آنکه میجست که زکاهکشان
۵
محتکر نرخ گندمت بدوجو
نان عطا کرد ایزد منان
۶
آب سرچشمه های خوشیده
بنگری صحبدم چو اشگ روان
۷
دود آه ارامل و اتیام
از زمین شد بر آسمان چو دخان
۸
از نهیق طیور و بانگ دواب
وز فغان و خروش پیر و جوان
۹
موج زد بحر رحمت ایزد
تیره آه که خورد تا به نشان
۱۰
گرچه مائیم مستحق عذاب
بسکه روز و شبیم در عصیان
۱۱
باز از عفو کردگار رحیم
کرد در حق عاصیان احسان
۱۲
شد زفیض وجود حجت حق
این عنایت زداور سبحان
۱۳
کار فرمای آسمان و زمین
صاحب عصر و حکمران زمان
۱۴
آخرین نایب نبی مهدی
که زعدلش جهان بمهد امان
۱۵
مژده آشفته کز عنایت او
هم غم نان برفت و هم غم جان
۱۶
گفتی این درد بی دواست طبیب
لاجرم یافت از علی درمان
نظرات