
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۹۵۴
۱
ماه ذیعقده است ای ساقی قعود از جنگ کن
خون مردم بس زخون رز رخی گلرنگ کن
۲
نوبتی زد نوبت عشرت بزن بر طبل چنگ
مطربا ساز طرب کن جنگ اندر چنگ کن
۳
شاهد گلرو بمحفل پرده بگرفت از جمال
بلبل عاشق کجائی نغمه ی آهنگ کن
۴
تابکی شور مخالف راست زن راه حجاز
زنگ غم را پاک کن از زنگوله سارنگ کن
۵
چند سالوس و دورنگی زاهد نیرنگ ساز
خویش را چون میکشان از آب خم یکرنگ کن
۶
همچو گل بر شاخ عشرت خنده زن وقت سحر
تا که گفته در چمن دل را چو غنچه تنگ کن
۷
مانی نوروز گیتی رشک انگلیون نمود
خامه سحرآمیز دار و صفحه را ارژنگ کن
۸
تاز در دشت سخن اسب مدیح مرتضی
ادهم مدحت سرایان جهان را لنگ کن
۹
گر کشد از چنبر حکمت فلک آهسته سر
دست حق داری سر خصمت بدار آونگ کن
نظرات