
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۹۶۰
۱
ما دردمند عشقیم عطار که دوا کو
گمگشتگان راهیم آنخضر ره نما کو
۲
ای کعبه با خرابات داری اگر چه دعوی
کو آن مقام امن و در مروه ات صفا کو
۳
عهد مرا نپائی بر غیر آختی تیغ
گیرم وفا نداری ای نازنین جفا کو
۴
نبود اثر زلیلی ناید صدای مجنون
گر غافله گذشته پس ناله درا کو
۵
گفتم حدیث هجرش پرسم زمردم چشم
آمد بموج اشکم هنگام ماجرا کو
۶
عاشق بباخت جان و دارد رقیب دعوی
آن صدق را جزا چیست و آن کذب را سزا کو
۷
چشمش بزلف میگفت تو نافه من غزالم
با این اثر که در ماست آهو کجا ختا کو
۸
آب و هوای شیراز گفتند عیش خیز است
عیش و طرب کجا رفت آن آب و آن هوا کو
۹
خاک سرای حیدر مفتاح مشکلات است
مشکل شده است کارم آشفته آنسرا کو
نظرات