آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۹۷۵

۱

این دل غمزده یکی وان لب لعل فام دو

هوش کی آیدش بسر مست یکی و جام دو

۲

بیش ندیده نکته ای عارف و عامی از لبت

معنی مختلف دهد نقطه یکی کلام دو

۳

کرد دلم چو سرکشی بست دو گیسویش به بند

رایض عشق این کند اسب یکی لجام دو

۴

حور اگر چه خواندمت یا که پری بگفتمت

نکته شناس گو بود یاریکی و نام دو

۵

چهره تو صباح من زلف شبان تیره ام

هست بشهر عاشقان صبح یکی و شام دو

۶

کرد بدیده و دلم جا خم ابروی کجت

هست دو سر ولی بود تیغ یکی نیام دو

۷

روز قیامت ار شود قامت دوست جلوه گر

وای بحال مردمان حشر یکی قیام دو

۸

میکشدم زهر طرف آن دو شکنج گیسوان

زنده کجا رود برون صید یکی و دام دو

۹

در رمضان هجر تو من شب وروز روزه ام

آشفته چاره ای که شد ماه یکی صیام دو

۱۰

حاصل ارض و این سما خلقت مرتضی بود

کس نشنیده در جهان زاده یکی و نام دو

تصاویر و صوت

نظرات