آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۹۹۲

۱

چو ترک چشم تو خونخوار شد آهسته آهسته

دلم خون دیده‌ام خونبار شد آهسته آهسته

۲

تجلی کرد تا شمع رخت در سینه تنگم

چو سینا مهبط انوار شد آهسته آهسته

۳

بشارت بر به شیراز مصر امشب پیر کنعان را

که یوسف شاهد بازار شد آهسته آهسته

۴

مکن از خار هجران عندلیبا ناله از این پس

که گل از آتش گلزار شد آهسته آهسته

۵

ز بس امروز و فردا کرد اندر وعده وصلم

به محشر وعده دیدار شد آهسته آهسته

۶

تو را زهره‌جبینا مشتری جز من نبود اول

خریدار غمت بسیار شد آهسته آهسته

۷

شد از سودای زلفت رشته اسلام از کف‌ها

مبدل سبحه بر زنار شد آهسته آهسته

۸

همان زاهد که اندر صومعه بودش مقام امن

مقیم خانه خمار شد آهسته آهسته

۹

به وصف شکرستان لب شیرینش آشفته

نی کلکم چه شکربار شد آهسته آهسته

تصاویر و صوت

نظرات