آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۹۹۵

۱

عاشقان را جز لب تو باده مستانه نه

می‌کشان را غیر چشمت ساغر و پیمانه نه

۲

گو در افکن کشتی عشاق را در شط می

در خور مستی مستان غمت خمخانه نه

۳

هم طلبکارت برهمن هم هواخواه تو شیخ

دیده کس مأوای تو کعبه نه و بتخانه نه

۴

گر جهان غواص خواهد بود در بحر وجود

بحر وحدت را بود دری چو تو دردانه نه

۵

گر براندازی تو ای لیلا زرخ پرده بحی

همچو آشفته تو را مجنون بود دیوانه نه

تصاویر و صوت

نظرات