آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شمارهٔ ۱۱

۱

تا کی به درت نالیم، هرشب من و دربان‌ها؟

آنها ز فغان من، من از ستم آن‌ها؟!

۲

دامان توام شاید، کز سعی به دست آید؛

لیک آه که می‌باید زد دست به دامان‌ها

۳

یکبار برون آور، زان چاک گریبان سر

چون رفته فرو بنگر سرها به گریبان‌ها

۴

ای جسم تو جان پاک، در راه تو جان‌ها خاک؛

هر سو گذری چالاک، بر باد رود جان‌ها

۵

صد تیر فزون یا کم، از تو به دل چاکم؛

گم‌گشته و از خاکم، پیدا شده پیکان‌ها!

۶

نارم ز طبیبان یاد، دارم به دل ناشاد؛

درد تو و نتوان داد، این درد به درمان‌ها

۷

تا چند دلت لرزد، زین غم که خطش سر زد؟!

این سبزه تو را ارزد آذر به گلستان‌ها!

تصاویر و صوت

دیوان لطفعلی بیک آذر بیگدلی به کوشش حسن سادات ناصری و غلامحسین بیگدلی - لطفعلی بیک آذر بیگدلی - تصویر ۲۷۶

نظرات