
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۳۰
۱
شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون در باشم
از آن بهتر که پیشت باشم و با چشم تر باشم
۲
به پیغامی، مرا هر شب نشانی بر سر راهی
که از راه دگر هر جا روی من بیخبر باشم
۳
بشهر آوازه ی لطف تو، با هر ناکس افتاده
زهر کس این سخن تا نشنوم، ای کاش کر باشم
۴
رقیب از من جدا سازد تو را آخر بهم چشمی
که من هم چشم بر راه تو هر شب تا سحر باشم
نظرات