
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۳۴
۱
فقیرم، غیر آن درگاه، درگاهی نمیدانم!
غریبم، غیر راه کوی او، راهی نمیدانم؟!
۲
قدی داری خرامان، نخل یا سروی نمییابم؟!
رخی داری فروزان، مهر یا ماهی نمیدانم؟!
۳
نهانم کشت غیر و، دانم آگاهی ازین یارا
که از آگاهیت آگاهم، آگاهی نمیدانم؟!
۴
به کام دل، چو با اغیار عمری همنشین باشی
ز ناکامی من، یاد آیدت گاهی نمیدانم؟!
۵
به اهل دل، دلت را دانم آهی کرده گرم، اما
به جز آه خود، این تأثیر از آهی نمیدانم؟!
۶
به زیر خاک هم، از آتش عشق تو میسوزد؛
به آذر، تا کجا ای دوست همراهی نمیدانم؟!
تصاویر و صوت

نظرات