
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۴
۱
از آن لب شکوهام بسیار و، هر شب
به لب میآرم و، مینگرم لب
۲
شب آدینه، بر مستان چنان است
که روز شنبه بر طفلان مکتب
۳
بیا رب یا رب افتاده است کارم
از این یا رب نگاهش دار یا رب
۴
طبیبم، فکر درمان داشت، گفتم:
چرا داری ز تدبیرم معذب؟!
۵
ز جور یاد مینالم، نه از درد
ز داغ هجر میسوزم، نه از تب
۶
زماه خود، چو بینم مهربانی
نمینالم ز بیمهری کوکب
۷
به دستی نار پستان دارم آذر
به دیگر دست خواهم سیب غبغب
تصاویر و صوت

نظرات