
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۴۱
۱
گر دل جویی، هوات جویم
ور جان طلبی، رضات جویم
۲
شد گرچه جفایت آفت جان
تا جان دارم جفات جویم
۳
تا روز وفات، ای جفاجو
مهرت طلبم، وفات جویم
۴
کس چون ندهد سراغت از رشک
خون گریم و از خدات جویم
۵
تو در دل و، دل تو برده رفتی
اکنون چکنم کجات جویم؟!
۶
غیرت، بفسون اگر ز ره برد؛
منهم روم از دعات جویم
۷
آذر، درد تو درد عشق است
رفتم ز اجل دوات جویم
تصاویر و صوت

نظرات