
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۴۲
۱
دوسه روز شد که پیدا نه ای، از کجات جویم؟!
بکسیت آشنایی نه، کز آشنات جویم
۲
تو گرانبها دری، چون من بینوات جویم؟!
وگرت کسی فروشد، ز کجا بهات جویم؟!
۳
بهزار حیله اندر تو گریزم و گریزی
ز من آنقدر بیاید که بصد دعات جویم
۴
بوفا امیدوارم، ز تو وین عجب کز اول
بجفا گرفته ای خو تو و، من وفات جویم
۵
نه بدیر راهب آگه، نه به کعبه زاهد از تو؛
تو اگر بخود دلیلم نشوی کجات جویم
۶
ز تو هیچکس نشانم چو نمیدهد ز غیرت
چکنم جز اینکه منهم روم از خدا جویم؟!
۷
بهزار درد آذر ز من است چاره، اما
تو که درد عشق داری، ز کجا دوات جویم؟!
نظرات