
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۴۷
۱
شاهی تو و، شاهان جهان همچو غلامان
بوسند غلامان تو را، گوشهٔ دامان
۲
نالان من و، در زمزمه مرغان چمن گرد
گریان من و، در قهقهه کبکان خرامان!
۳
خوش آنکه به هم درد دل خود بشماریم
در سایهٔ دیوار من و، بر لب بام آن
۴
گفتی: چه کنی چون ز میان تیغ برآرم؟!
جز شکر چه آید ز من بیسر و سامان؟!
۵
آذر، ز نکویان طمع مهر و وفا داشت
غافل که عَلَیالْعاشِق هٰذانِ حَرامان!
تصاویر و صوت

نظرات