
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۲۰۱
۱
ای به سیما، همان که میدانی؛
تو شهی، ما همان که میدانی
۲
ز آستان تو، عاشقان رفتند؛
مانده بر جا همان که میدانی
۳
کوهکن، جان ز شوق کند که داشت
کارفرما همان که میدانی
۴
چون خرامان به گلشنت بیند
افتد از پا همان که میدانی
۵
صبح نوروز، روی روشن تو؛
شام یلدا همان که میدانی
۶
باشد آذر، که شاد بنشینم
یک نفس با همان که میدانی
تصاویر و صوت

نظرات