آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شمارهٔ ۳۶

۱

زبان، غمی که بدل داشتم نهان نگذاشت

نهفته بود غمی در دلم، زبان نگذاشت!

۲

بر آستانه اش ار سر گذاشتم چه عجب؟!

بر آستانه ی او سر نمی توان نگذاشت!

۳

علاج حسرت بلبل کند گلی که شکفت

ز گلبنی که بر او زاغی آشیان نگذاشت

۴

در این بهار کشیدم بسوی گلشن رخت

بشوق آنکه گلی بو کنم، خزان نگذاشت

۵

بود هوای تماشای باغی آذر را

که روزگار گلش را بباغبان نگذاشت

تصاویر و صوت

دیوان لطفعلی بیک آذر بیگدلی به کوشش حسن سادات ناصری و غلامحسین بیگدلی - لطفعلی بیک آذر بیگدلی - تصویر ۲۸۷

نظرات