
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۶
۱
درد دل گویم و، بر طبع گران است تو را
چه کنم؟! گوش به حرف دگران است تو را!
۲
مکن انکار دلم این همه، انگار که رفت؛
وز پیش دیده به حسرت نگران است تو را!
۳
غیر میخواهدم از کوی تو آواره کند
وای بر حالم اگر میل بر آن است تو را
۴
گر شبی با من غمگین گذرانی، چه شود؟!
ای که ایام به شادی گذران است تو را!
۵
آذری را که کنون از نظر انداختهای
یکی از جملهٔ خونینجگران است تو را!
نظرات