
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۶۲
۱
دایه، کِت در مهد زر ای سیمتن میپرورد
دشمن جانی برای جان من میپرورد
۲
دلبری دارم که باشد تلخکامی قسمتم
زان حلاوتها که در کنج دهن میپرورد
۳
مهرپرور یوسفی دارم، که در کنعان حسن
یوسفی، هر روز در چاه ذقن میپرورد
۴
آن شه ترکان که دارد قد چو سرو و تن چو گل
سرو در خفتان و، گل در پیرهن میپرورد!
۵
آسمانم گر کند هم بزم جانان، دور نیست
خار و گل را باغبان در یک چمن میپرورد
۶
بیتَذَرْو و بلبل است این باغ، کاین دهقان پیر
سرو و گل بهر دل زاغ و زغن میپرورد
نظرات