آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شمارهٔ ۸۳

۱

یار شد بیوفا، کسی چکند؟!

درد شد بیدوا، کسی چکند؟!

۲

گر تو اندیشه از خدا نکنی

چکند ای خدا، کسی چکند؟!

۳

بیگنه کشتی و ز کشته ی خویش

خواهی ار خونبها کسی چکند؟!

۴

مرغ نشکسته بال را، صیاد

نکند چون رها کسی چکند؟!

۵

بکسی با چنان لبان دشنام

گر دهی، جز دعا کسی چکند؟!

۶

بتو بیگانه، کز غرور نه یی

بکسی آشنا، کسی چکند؟!

۷

شکوه آذر ز کس مکن چو تو را

نیست تاب جفا کسی چکند؟!

تصاویر و صوت

نظرات