آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شمارهٔ ۹۰

۱

با هم افسوس بتانی که در این ملک شهند

دست دادند که دستی بدل ما ننهند

۲

دل و جان، از دو نگه میبری و دلشدگان

یک نگه دیده و در حسرت دیگر نگهند

۳

رسته از زاری ایشان ز جفایت خلقی

عاشقان تو، ز ره گم شده و خضر رهند

۴

عافیت را بجهان قدر ندانند مگر

آن گدایان که بهمسایگی پادشهند!

۵

ای که داری سر خون ریختن اهل وفا

زین گنه کشتنیم من، دگران بیگنهند!

تصاویر و صوت

نظرات