
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱
۱
پیش ازین، مدح هر که گفتندی
یافتندی ز جود او صلهها
۲
گر اثر مینکرد، ز آتش هجو
ریختندی به جانش آبلهها
۳
این زمان، نه به مدح ممنونند
نه ز هجو است بر زبان گلهها
۴
داد داد، از فزونی امساک؛
آه آه، از کمی حوصلهها
۵
بعد ازین بایدم فرستادن
بعدم زین گروه قافلهها
۶
بلکه آرند مزد مرثیه پیش
فگنم چون ز نوحه زلزلهها
۷
آدم زنده هم نمانده، دریغ
کآدمی خوار گشته قابلهها
۸
دفتر انتخاب را گردون
داد بر باد و مانده باطلهها
۹
از که گیرم دیت؟ که افزون است
از مجانین جنون عاقلهها!
تصاویر و صوت

نظرات