
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۳۲ - قطعه
۱
بر آستانه ی جانان، که روضه ی ارم است؛
اگر تو را گذری افتد ای نسیم شمال
۲
بگو: ز کوی تو رفتم، بشوق اینکه مرا
چو دوستان قدمی چند آیی از دنبال
۳
باین امید دگر باز آمدم سویت
که بر سر رهم آیی و پرسیم احوال
۴
ولی ز خانه تو در رفتن و در آمدنم
برون نیامدی ای شمع حجله گاه جمال
۵
تغافل تو همانا بمن بود مخصوص
وگرنه غیر من رانده از حریم وصال
۶
دگر هزار کس از شهر رفت و باز آمد
که هم مشایعتش کردی و هم استقبال
نظرات