
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۳۸ - هجو
۱
ناکسی بیخبر از کار که باد
از سرش سایهٔ درویشان کم
۲
خرقهٔ پشم به کسوت پوشید
شد از او پایهٔ درویشان کم
۳
بود بس آرزویش، غافل ازین
که بود وایهٔ درویشان کم
۴
بعد از آن کرد به بر جامهٔ زر
دید چون مایهٔ درویشان کم
۵
کند چون خرقهٔ پشمین گفتم:
پشمی از …ـایهٔ درویشان کم
نظرات